زمان تقریبی مطالعه: 9 دقیقه
 

پنج رساله‌ (کتاب)





«پنج رساله»، مجموعه ‌ای از چند اثر ابن سینا، در موضوع لغت و تفسیر برخی از سوره ‌ها و... است که رساله ‌های تفسیری توسط فخر الدین بن احمد رودباری، در حدود قرن سیزدهم قمری، به زبان فارسی ترجمه شده است و بقیه به همان زبان عربی باقی مانده است.


۱ - ساختارکتاب



این مجموعه، مشتمل بر پنج رساله به نام‌های تفسیر سوره توحید، تفسیر سوره فلق، تفسیر سوره ناس، رساله بعض الافاضل الی علماء مدینه السلام فی مقولات الشیخ الرئیس و رساله فی لغه ابی علی بن سینا است که تقریبا همگی فاقد باب بندی و فصل بندی است.

۲ - گزارش محتوا




۲.۱ - تفسیر سوره توحید


آنچه بو علی سینا، در رساله تفسیری خود از سه سوره آخر قرآن؛ یعنی سوره توحید، سوره فلق و سوره ناس، بدان توجه دارد، نگاهی فلسفی به آیات قرآن است. بو علی، در تفسیر این سوره، ابتدا توضیحی در مورد «قل هو الله احد» می‌ دهد و «هو» را هویت مطلقه ‌ای می‌ داند که هویتش از خودش می‌ باشد و در ادامه می‌ گوید: از آن جایی که از هویت الهیه، به خاطر جلالت و عظمتش، نمی‌ توان تعبیر کرد، به همین جهت بعد از کلمه هو به بیان «الله» پرداخته است. وی «احد» را مبالغه در وحدت می‌ داند و می‌ گوید: مبالغه تامه در وحدت، مگر زمانی که واحدیت به گونه ‌ای باشد که کامل تر از آن و شدیدتر از آن ممکن نباشد، صحیح نخواهد بود. در مورد آیه «الله الصمد»، می‌گوید: برای معنای صمد دو تفسیر می‌ باشد: یکی به معنی کسی که جوف ندارد و دیگری به معنی سید که بنا بر تفسیر اول، معنی سلبی خواهد داشت و بنا بر تفسیر دوم معنای اضافی؛ یعنی او نسبت به همگان سید است. در تفسیر آیه «لم یلد و لم یولد»، گفته شده: وقتی مشخص شد که همه موجودات مستند به واجب‌اند و محتاج به او و او معطی وجود به جمیع موجودات است، مشخص می‌ شود که صدور مثل از وی ممتنع می‌ باشد، زیرا هر چیزی که مثلش از آن متولد گردد، ماهیتش مشترک بین خود و مثلش خواهد بود. اما تولد از غیر نیز فقط برای ماده می‌ باشد. نهایتا نتیجه این می‌ شود که «لم یلد» لانه «لم یولد». بو علی، در مورد آیه «و لم یکن له کفوا احد» می‌گوید: وقتی مشخص گردید که واجب نه متولد از غیر است نه مثلش از او متولد شده است، معلوم می‌شود که هیچ کفوی ندارد که در قوه وجود با او مساوی باشد. مؤلف، در خاتمه، به تبیین کلی حقایق این سوره می‌ پردازد.
[۶] پنج رساله، ابن سینا، ص۳۷.


۲.۲ - تفسیر سوره فلق


از آن جا که ابن سینا بدون هیچ مقدمه ‌ای وارد تفسیر اولین آیه سوره فلق (حتی بدون بسم الله الرحمن الرحیم) شده است، این احتمال را تقویت می‌ کند که بو علی این سوره و امثال آن را با هم تفسیر کرده و بعدا به صورت رساله ‌های جداگانه در آمده است. در تفسیر «قل اعوذ برب الفلق»گفته شده: «رب الفلق»؛ یعنی فالق ظلمت عدم با وجود و این از لوازم خیریت محضه فائضه خداوند است. بو علی می‌ گوید: اولین وجود صادر از خداوند قضای اوست که هیچ شری در آن وجود ندارد. «من شر ما خلق»، مراد شری است که در ناحیه خلق و تقدیر وجود دارد، زیرا شر از اجسام دارای تقدیر ناشی می‌ شود و... ابن سینا، در پاسخ به اینکه چرا گفته شده رب الفلق، نه اله الفلق و...؟ نکته ظریفی را بیان می‌ کند که بازگشتش به مربوبیت تمام جهان هستی و در نتیجه نیاز همیشگی آن به رب است. «من شر غاسق اذا وقب»به این صورت تفسیر شده است که مستعیذ،نفس جزئیه انسان جزیی است که از شرور لازمه در اشیای دارای تقدیر و واقع در صقع قدر،استعاذه می‌ جوید. «من شر النفاثات فی العقد»اشاره ‌ای است به قوه نباتیه موکل تدبیر بدن و نشو و نمای آن... پس نفاثات همان قوای نباتیه می‌ باشد که نفث آن، سبب زیادت جوهر شی ء در مقدار از جمیع جهات آن؛ یعنی طول،عرض و عمق می‌ گردد. «و من شر حاسد اذا حسد»به معنی نزاع حاصل بین بدن و قوای کلی آن و بین نفس است... ابن سینا می‌ گوید: بین نفس و بدن، نزاع دیگری نیز هست و آن، همان حسدی است که بین آدم و ابلیس ایجاد شد..
[۱۲] پنج رساله، ابن سینا، ص۵۱.


۲.۳ - تفسیر سوره ناس


بو علی، در تفسیر قل اعوذ بر ب الناسآیه اول، می‌ گوید: منظور از ربوبیت، تربیت است و تربیت عبارت است از تسویه مزاج و مراد از این قول خداوند که می‌ فرماید: «فاذا سویته»، همین می‌ باشد. این، اولین نعمت الهی بر انسان است، که در مرحله بعدی تربیت به واسطه قهر و غلبه می‌ باشد... «من شر الوسواس الخناس»، قوه ‌ای که وسوسه را ایجاد می‌ کند،قوه متخیله است، البته در صورتی که نفس حیوانی آن را به کار گیرد. «الذی یوسوس فی صدور الناس»، بیان گر معنای خناس است که همان قوه متخیله می‌ باشد و باعث ایجاد وسوسه در سینه ‌ها می‌ شود و این بدان جهت است که ثابت شد متعلق اول برای نفس انسانی قلب می‌ باشد و به واسطه آن، قوا در سایر اعضا پراکنده می‌ شود، پس تاثیر وسوسه، اول در سینه خواهد بود. «من الجنه و الناس»، جن، عبارت است از استتار و انس، عبارت است از استئناس. بنا بر این امور مستتر همان حواس باطن و امور مستانسه همان حواس ظاهر هستند.
[۱۹] پنج رساله، ابن سینا، ص۵۹.


۲.۴ - رساله بعض الافاضل الی علماء


رساله بعض الافاضل الی علماء مدینه السلام، منسوب به ابن سینا و در موضوع وجود کلی طبیعی است. مؤلف، در این رساله به نقد نظریه دانشمندی همدانی در باره وجود خارجی کلی طبیعی و پاره ‌ای از مسائل دیگر پرداخته و آن را برای دانشمندان بغداد ارسال نموده تا در مورد آن اظهار نظر نمایند و مشخص کنند که کدام یک از آن دو بر حق یا بر باطل یا دچار غفلت و قصورند. در ادامه، نظریات دانشمند همدانی را نقل می‌ کند و به نقد آنها می‌ پردازد؛ به عنوان نمونه، خلاصه یکی از نظریات وی چنین است: در جهان هستی،انسانیت واحدی وجود دارد که عینا مقارن با عوارضی است که زید قائم به آنهاست؛ این انسانیت واحد همراه با این عوارض ، غیر از همین انسانیت است همراه با عوارض دیگر. این موجود واحد خود تغییرناپذیر است و زمانی که زید می‌ میرد، تنها عوارض مخصوص به زید، از آن موجود واحد جدا می‌ گردد... صورتی که در آینه نقش می‌ بندد، عینا همان صورتی است که در چهره زید آشکار می‌ باشد؛ نه چیزی دیگر مثل آن... در برابر وی، مؤلف، می‌ فرماید: انسانیت واحد، کثیر است؛ نه ذاتی واحد و این کثرت به اعتبار اضافات گوناگون نیست، بلکه ذات انسانیتی که مقارن با خواص زید است غیر از ذات انسانیتی است که همراه با خواص عمرو می‌ باشد..
[۲۰] پنج رساله، ابن سینا، ص۶۵.


۲.۵ - رساله فی لغه ابی علی بن سینا


علی الظاهر بو علی، در اواخر عمر خود، در هنگام سکونت در اصفهان، شروع به نوشتن کتابی به زبان عربی، برای توضیح بعضی از لغات اسلامی- اعتقادی و تاریخی، به نام «لسان العرب» می‌ کند که به فرجام نمی‌ رسد. رساله حاضر که «رساله فی لغه ابی علی بن سینا» نامیده شده است، در واقع بخشی است از آن کتاب. مؤلف، در توضیح لغت صابئین، می‌ گوید: آنها قومی از یهود بودند که از دین خود خارج شدند، سپس توضیحی در مورد کلمه جن می‌ دهد و آن گاه اقدام به توضیحی در مورد کتاب‌های آسمانی کرده و می‌ گوید: تورات و انجیل دو اسم معرب از عبریند، اما زبور کلمه ‌ای عربی است که از زبر مشتق شده است، سپس چند کتابی را که نسبت به انبیاء داده ‌اند، رد می‌ کند و می‌ فرماید: بعید است انسان عاقلی این حرف‌ها را بزند چه رسد به انبیاء. مهم‌ترین بخش رساله، توضیحی است مفصل راجع به قضا و قدر. مؤلف، قضا و قدر را مسئله ‌ای می‌داند که تمام کتب آسمانی بر آن صحه گذاشته ‌اند، در عین اینکه از تجسس در مورد آن نهی نموده ‌اند و این بدان جهت است که فهم آن اختصاص به خداوند و بندگان خاص او دارد. در ادامه توضیحی در مورد صحابه می‌ دهد و ده نفر از اصحاب پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را که این عنوان بر آنها صادق است، صحابه می‌شمارد. مهاجرین و انصار را هم تعریف کرده؛ مهاجرین را کسانی که با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم از مکه به مدینه هجرت کردند، می‌ داند و انصار را اهل یثرب که به هنگام هجرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم وی را نصرت و یاری کردند. تعریف عبادت و زهد، بخش دیگری از این رساله را به خود اختصاص داده است که زاهد را به کسی که به خاطر رغبت به آخرت، بی اعتنایی به دنیا را پیشه کرده و عابد را به کسی که بر عبادت خدا به خاطر رسیدن به ثواب اعتکاف نموده و عارف را به کسی که معرفت به خدا دارد و از تمام اباطیل اعراض کرده، تعریف نموده است. آخرین بخش رساله، توضیحی است راجع به مذاهب که از آن جمله قدریه،جهمیه،رافضیه،جبریه،شیعه و... می‌ باشد. او شیعه را کسانی که بیش از حد متعارف، تمایل به علی بن ابی طالب علیه‌السّلام دارند می‌ داند و..
[۲۱] پنج رساله، ابن سینا، ص۹۱.


۳ - پانویس


 
۱. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۱.    
۲. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۲.    
۳. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۳.    
۴. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۳.    
۵. اخلاص/سوره۱۱۲، آیه۴.    
۶. پنج رساله، ابن سینا، ص۳۷.
۷. فلق/سوره۱۱۳، آیه۱.    
۸. فلق/سوره۱۱۳، آیه۲.    
۹. فلق/سوره۱۱۳، آیه۳.    
۱۰. فلق/سوره۱۱۳، آیه۴.    
۱۱. فلق/سوره۱۱۳، آیه۵.    
۱۲. پنج رساله، ابن سینا، ص۵۱.
۱۳. ناس/سوره۱۱۴، آیه۱.    
۱۴. حجر/سوره۱۵، آیه۲۹.    
۱۵. ص/سوره۳۸، آیه۷۲.    
۱۶. ناس/سوره۱۱۴، آیه۴.    
۱۷. ناس/سوره۱۱۴، آیه۵.    
۱۸. ناس/سوره۱۱۴، آیه۶.    
۱۹. پنج رساله، ابن سینا، ص۵۹.
۲۰. پنج رساله، ابن سینا، ص۶۵.
۲۱. پنج رساله، ابن سینا، ص۹۱.


۴ - منبع


نرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.